آرمـــیتی

سپنتا آرمئیتی به معنای پارسای مقدس و در اوستا نام فرشته موکل بر زمین است.

من واقعا نمیخواستم بزنمش...

من همیشه میگم ادم وقتی میره روی رینگ باید چشم روی همه چیز ببنده و همه خطراتشو به جون بخره وگرنه نمیتونه یه فایت عالی داشته باشه...

من بعد از مدتها توی مسابقه شرکت کردم و هیچگونه تمرینی هم طی شیش ماه گذشته نداشتم اما ریسکشو به جون خریدم وبه اصرارهای استاد جانم رفتم روی رینگ

راند اول رو بازی کردم و جلو بودم اما راند دوم یکم وحشی شدم و واقعا دست خودم نبود

نمیدونم تجربشو دارید یا نه ولی وقتی وسط فایت باشی دیگه به هیچی جز زدن فکر نمیکنی

خلاصه دیدم راند دوم داور داره اذیتم میکنه و هی وارنینگ میده،منم وقتی دیدم داور داره بازیو ازم میگیره زدم به سیم اخر و فقط زدم،برامم مهم نبود مسابقات چیه،هرچی فن بلد بودم از ووشو و کیک بوکسینگ رو زدم و خب خطاست وقتی حرکتی رو  که قانون نیست زدن

حریفم واقعا داغون شد،درحین زدن داور اومد جلو که جدامون کنه که من واقعا نسبتا سهوی با مشت کوبیدم تو صورتش و سرش گیج رفت...

بجز حریفم که بعد از فایت همش پیش پزشک بود داور هم همش سعی میکرد عادی باشه اما م میدونستم واقعا بد زدم.عذر خواهی هم کردما ولی خب...

اخه واقعا دست من نبود،وقتی ببینم بازیو ازم میگیرن دیگه هدفم میشه زدن و خالی شدن که واقعا هم خالی شدم،عالی بود واقعا،دلم برای یه فایت پدر مادر دار و رینگی تنگ شده بود

البته استادم و بچهای تیم کلی حال کردن ازاین حرکتم ولی من عذاب وجدانشو دارم...بخاطرهمونم امتیازم کشید پایین و دوم شدم😑

بعداز این مسابقات با استاد جانم رفتیم یه مسابقه دیگه اما برای داوری رفتیم که یهو این داور که زدمو دیدم.کلی خجالت کشیدم و بازم ازش عذر خواهی کردم،اونم گفت نه عزیزم ما عادت داریم اشکال نداره.ولی منک میدونم کارم بد بود....

راستی توی این مدت نبودم واقعا سرم شلوغ بود.

درگیر مسابقات و این حرفا بودم.قبلشم که سحرم رفت دانشگاه و من داشتم کمکش میکردم برای رفتنش...اتفاقات زیادی افتاد که مهمترینش همینا بود.

ولی هنوز ناراحت داور و حریفمم😑


بلاگفا

یه وب دارم تو بلاگفا کاش میشد انتقالش داد بیان.

بنظرتون میشه؟

پستام اونجا قدیمی تره و راحت تر نوشتم.کاش میشد

فضای مجازی

اوضاع اونقدری وخیم شده که من ماهی۴۰تومن دارم نت میخورم و ولم توی مجازی

خیلی زشته که نمیتونم خودمو از نت جدا کنم

واقعا جای تاسف داره..

عادت نمیکنم...

نمیدونم چم شده
مدام تایپ میکنم و پاک میکنم
اعصابم خورده
نمیدونم چیشده،چم شده اصلا چرا اینجوری شدم من دوباره...
روزهام دارن به بطالت میگذرن
امتحاناتم تموم شدن و چندروز دیگه انتخاب واحدمه و من هنوز هیچ کاری نکردم
اصلا نمیدونم میخوام چیکارکنم
دلم یه تغییر بزرگ میخواد
از این بطالت و کسالت داره حالم بهم میخوره
نمیدونم باید چیکار کنم
حوصله هیچی وهیچکس و هیچکاری رو ندارم
مدام افتادم توخونه و خوابیدم و فقط میخورم
دیگه حتی ورزشم نمیکنم
پرخوری عصبی هم که دوباره اومده سراغم
دارم از خودم واین حال مزخرفم متنفر میشم
نمیتونم به این وضعیت عادت کنم
همش دارم اذیت میشم و حرس میخورم
اعصابم خیلی خورده
نمیتونم بفهمم خودمو که چرا همیشه خوشحالیم تاریخ انقضاداره و زودم تموم میشه....

حال خیلی خراب امشب من.....

.....

آدمهاى زیادى هستند

که هر روز یواشکى

دلشان مى گیرد

براى کسى که هیچ وقت قرار نیست به هم برسند

و بدتر از آن 

هیچ وقت نمى توانند

دلتنگیشان را فریاد بزنند

و این خودش

بدحالت ترین حالت

یک حال خراب است


#امیر_وجود 


مشکل۱

یکی از مشکلاتی که من دارم دختر بودنمه😐

اگر پسر بودم شاید استقلالم توی جامعه و زندگی شخصی خودم بیشتر بود...

همیشه دخترا محکومن به محدود بودن

خارج..

شاید تا همین چندماه پیش بود که متنفربودم ازاینکه بخوام ازایران برم

درست زمانی که خانواده بفکرتحقیق راجب مهاجرت افتاده بودن من بشدت مخالفت کردم...

اما الان متنفرم از موندن اینجا و ادامه دادن بااین وضعیت مزخرف و خیانت هایی که دارن بهمون میکنند...

منی که بهش فکر نمیکردم الان دارم شدیدا بهش فکر میکنم...

حتی میخوام جز شروطم باشه برای خاستگارام...

الان فقط یه زندگی آروم و شاد و دوستانه میخوام،جایی که ادمای بیچاره یا نتوان نباشن که دیدنشون قلبمو به درد بیاره...

خدایا خودت اوضاع هممونو درست کن....

جدیدا...

جدیدا به این نتیجه رسیدم که تنها چیزی که برام ارامش بخشه درس خوندنه

درس خوندنی که خودم بخوام

جدیدا فهمیدم هنوزم حل کردن ریاضی برام جذابه و ارام بخشه وقتی غمگینم

فهمیدم که این مدت ارامشم بغلم بوده و من نمیدیدمش...

کاش تو زمان کنکور میفهمیدم اینو😐

وقتی درس میخونم احساس میکنم اروم ترین ادم دنیام و زندگیم روی رواله..

۲۰۱۸میلادی

سال جدید میلادی مبارک دوستان عزیییزم😊

http://attic.blog.ir

باتشکر از دوست بلاگرمون بابت این عکس

و امشب...

یه شب خوب با یکی‌ ازدوستام وقتی یهویی تصمیم میگیریم بریم بیرون.

اونم جلفا اونم کلیسااا ...اونم موقع کریسمس...

عالی بود.

واقعا جلفا جاییه که وقتی توش قدم میزنی همه چیز فراموشت میشه و لذت واقعی رو احساس میکنی...

عاااالی بود...

Designed By Erfan Powered by Bayan